مسیرسازی بافت تاریخی یزد در تنگنای اعتبارات/ سلامت خشت های بافت تاریخی باید اولویت باشد
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۱۳۰۰۴
بافت تاریخی یزد به علت شرایط ویژه، نیازمند مصالح ویژه است و با مصالحی همچون آسفالت نمی توان برای بهبود مسیرها اقدام کرد زیرا سلامت خشت و گل بافت تاریخی را به خطر می اندازد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از یزدرسا، بافت تاریخی یزد به عنوان کهن ترین بافت زنده دنیا شناخته شده است و در سال ۱۳۹۶ به ثبت جهانی رسید و افق های دیگری را به روی یزد و مردمانش گشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استان یزد ۳ هزار و ۵۵۰ هکتار بافت تاریخی دارد و شهر یزد به عنوان نخستین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان دارای بافت تاریخی ارزشمندی است.
کوچه پس کوچه های این بافت بیش از نیم قرن است که شاهد گام های استوار مردمان یزد بوده و متاسفانه این شاهدان تاریخی بر اثر شرایط جغرافیایی و خشم طبیعت، مدت هاست که حالشان خوب نیست.
اگر با دید گردشگر به قلب بافت تاریخی سفر کرده باشید جز زیبایی چیزی نخواهید دید اما اگر با دید یک پیر یزدی، کودکی که در آن بافت زندگی می کند و یا شهروندی که سال هاست بافت تاریخی گذرگاه اوست به این مکان ارزشمند بنگرید، متوجه خواهید شد که تنها چند مسیر اصلی در این بافت زیباسازی شده و سایر مسیرهای بافت تاریخی به حال خود رها شده اند.
*حفظ سلامت بافت خشتی اولویت شهرداری بافت تاریخی است
علیرضا نقوی، شهردار بافت تاریخی در پاسخ به این پرسش خبرنگار یزدرسا اظهار کرد: سیل مرداد ماه به مسیرهای بافت تاریخی آسیب هایی وارد کرد و باعث آبگرفتگی در برخی از این مسیرها شد.
وی افزود: به مسیرهایی از بافت تاریخی که دچار آبگرفتگی شده بودند رسیدگی شده و اقدامات لازم برای محافظت از بافت تاریخی انجام شد.
شهردار بافت تاریخی ادامه داد: در سال های گذشته تلاش شد تا با حذف آسفالت ها از مسیرهای بافت تاریخی و جایگزینی سنگفرش در این بخش، به حفظ سلامت بافت خشتی کمک شود.
نقوی با تاکید بر اهمیت حفظ سلامت خشت در بافت تاریخی تصریح کرد: امکان استفاده از آسفالت و مصالح این چنینی در مسیرهای بافت تاریخی وجود ندارد زیرا آسفالت مانع تنفس خشت می شود و در این صورت بعد از گذشت چد سال، شاهد تخریب آن مسیر خواهیم بود.
وی افزود: هر ساله ۱۰ پروژه کف سازی و مرمت در بافت تاریخی بر اساس حفظ سلامت خشت، توسط شهرداری بافت تاریخی انجام می شود و تا کنون ۲۸ پروژه بازسازی و بازآفرینی در بافت تاریخی، برای بهبود مسیرها، انجام شده است.
*غم پنهان در دل کوچه های آشتی کنان
کوچههای آشتیکنان یزد، کوچه پس کوچه های خشتی و پیچ در پیچ هزارتو هستند که با دیوارهای بلند و زیبا همچون یک شبکه بزرگ در بافت تاریخی یزد قرار گرفته و خانههای سنتی را در دل خود جای دادهاند؛ خانههایی که دربهای چوبی و بزرگ شگفتانگیز دارند.
این کوچهها، آنقدر باریک هستند که معمولاً دو نفر به سختی از آن میگذرند، بهگونهای که اگر دو نفر با هم قهر باشند و به صورت اتفاقی، در یک زمان و دو جهت مخالف گذرشان به این کوچهها بیفتد، مجبور می شوند از پهلو رد شوند در غیر این صورت در میان کوچه گیر میکنند و این موقعیت مضحک باعث می شود کمکم خنده بر لبان دو طرف بنشیند و منجر به رفع کینهها شده و اینگونه، آشتی را به دنبال خود میآورد.
کوچه هایی که در ذات خود مهر و آشتی را جای داده و سالیان سال، آشتی دادن را وظیفه خود می دانسته این روزها خود غم در دل پنهان کرده و نیاز به توجه بیشتر دارد تا شاید با نگاه ویژه تر به ساختار این بناهای تاریخی، بتواند سال های بیشتری آشتی را در میان دل های عابران جای دهد.
این موضوع که بافت تاریخی شرایط ویژه ای دارد و برای مرمت و نگهداری از آن، از هر ابزار و یا مصالحی نمی توان استفاده کرد، قابل قبول است و جای سخن باقی نمی گذارد اما موضوع مورد بحث این است که چرا تنها مسیرهای اصلی در بافت تاریخی مورد توجه و زیباسازی قرار گرفته و سایر مسیرها، به عبارتی مسیرهای فرعی، مورد غفلت و بی توجهی است و به نوعی، اینگونه مسیرها چهره زیبای بافت تاریخی را تحت تاثیر قرار داده است؟
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: مسیرهای بافت تاریخی بافت تاریخی بافت تاریخی یزد بافت تاریخی سلامت خشت حفظ سلامت کوچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۱۳۰۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در تنگنای توافق دوحه
در نهایت همانطور که رژیم صهیونیستی در بحبوحه بحث آتشبس و توافق، حمله زمینی به رفح را شروع کرد میتوان گفت اعتمادی به سرانجام رسیدن توافقات دوحه وجود ندارد...
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
«عیران ایتزیون» نائب رئیس سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، شنبه ۱۵ اردیبهشت، طی چند رشته توئیت به شرایط فعلی دولت غاصب و جنایتکار اسرائیل اشاره کرد و از جمله نوشته «از نگاه دولت آمریکا وقت به نتیجه رسیدن نتانیاهو و ارتش در جنگ غزه به پایان رسیده است» وی نوشت «سناریوها ـ گزینههاـی متعددی وجود دارد و سناریو وحشتناک، ادامه جنگ در سایه نخستوزیری ناکارآمد و کابینهای متشکل از مجرمان و فراریهاست».
«امیر بارشالوم» دهم اردیبهشت ماه در روزنامه «زیمان اسرائیل» نوشته بود «علاوهبر احزاب سیاسی و اکثریت شهروندان، هماینک ارتش، شاباک و موساد هم به نفع انجام توافق و تأخیر عملیات رفح فشار میآورند» و «بن کاسپیت» تحلیلگر برجسته صهیونیست، روز شنبه گذشته در روزنامه معاریو نوشت «نتانیاهو سه ماه است رفح را تهدید میکند، چرا؟ زیرا به نتیجه رسیدن اهداف با حمله به رفح، در حد معجزهای مثل رشد کردن خرماهای آبی رنگ در سواحل غزه و ظاهر شدن مسیح بوده و بسیار دشوار است».
این اظهارات وضعیت رژیم غاصب را پس از هفت ماه جنگ در غزه و توسل به انواعی جنایت نشان میدهد. هماینک رژیم با این وضعیت به اجبار به سمت مذاکرات سیاسی رفته و دستهای خالی آن مدیریت صحنه سیاسی را هم از دست آن خارج کرده است.
مذاکرات پیرامون جنگ غزه طی هفتههای اخیر با رفت و آمد مقامات مختلف به قاهره و دوحه صورت گرفته و حسب آنچه روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت در روز شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه منتشر کرد، طرفهای مختلف بر روی طرح سه مرحلهای توافق کردهاند.
هر چند ابهامات زیادی پیرامون این طرح وجود دارد و بهخصوص از آنجا که درباره بسیاری از جزئیات این طرح هنوز چیزی منتشر نشده و ظاهراً توافق صورت نگرفته است اما در عین حال اگر سند روزنامه اسرائیلی که محافل مصری و قطری هم به نوعی بر همه یا بخشهای اصلی آن صحه گذاشتهاند را خروجی مذاکرات سه هفته اخیر بدانیم، نکات زیر درباره آن اهمیت دارد:
۱ـ طرح آتشبس سه مرحلهای و همین مفادی که منتشر شده، در اواسط آذرماه سال گذشته ذیل عنوان «طرح قطر» مطرح گردید ولی دولت غاصب زیربار آن نرفت و آتشبس که در پنجم آذرماه به پایان رسیده بود، تمدید نگردید. این طرح تقریباً همان طرح است و از این رو اگر رژیم غاصب امروز به آن تن بدهد به چیزی تن داده که پنج ماه از پذیرفتن آن اجتناب میکرده و خود این بدان معناست که ارتش اسرائیل در این پنج و هفت ماه دستاورد اساسی که بتواند وزن خود را در توافق افزایش داده و یا از وزن خواستههای مقاومت بکاهد، نداشته است. عملکرد کابینه نظامی، دولت نتانیاهو و ارتش اسرائیل این شده که به چیزی که تن نمیداده تن داده و این معنایی جز شکست ندارد و این در حالی است که مقاومت فلسطین امروز همان چیزی را پذیرفته که پنج ماه پیش آن را پذیرفته بود.
۲ـ مفاد توافق سه مرحلهای در آذرماه سال قبل در دوحه بسته شده و طی دو هفته اخیر در قاهره بازخوانی شده است و این به معنای آن است که مذاکرات پاریس که از بهمن ماه سال قبل شروع شد و تا اوایل فروردین ماه استمرار داشت، عملاً به جایی نرسیده است. آمریکاییها سعی داشتند جنگ غزه را از طریق مذاکرات پاریس مدیریت کنند و نسخه سیاسی آن را بر مبنای خلع سلاح و اخراج حماس از غزه و ترتیبات سیاسی جدید برای اداره غزه بیرون آورند اما آنچه در نسخه منتشر شده دیده نمیشود همین سه موضوع حساس میباشد. این در حالی است که در این طرح خارج شدن کامل نظامیان اسرائیلی از غزه دیده شده است. آمریکاییها تلاش زیادی کردند تا پایان جنگ را با پایان مقاومت فلسطین گره بزنند و بایدن حتی در همین اواخر گفت راهحل در خلع سلاح حماس و اخراج آن از غزه است اما اینک همین آمریکاییها به اسرائیل فشار میآورند تا طرح سه مرحلهای را بپذیرد چرا؟ برای اینکه به تعبیر عیران ایتزیون هر کاری برای دستیابی اسرائیل به اهداف انجام شده و حالا دیگر وقت به پایان رسیده است.
۳ـ طرح سه مرحلهای ۱۲۴ روز یعنی چهار ماه بهطول میانجامد و البته در ۸۲ روز آن توازن نسبی در اجرا به چشم میخورد و در ۴۲ روز آخر آن با اما و اگر زیادی مواجه است. در دو مرحله اول و دوم؛ اسرائیل با موضوع آزادی اسرای خود مواجه است و آنچه در مقابل آن میدهد آزادی جمع بزرگی از زندانیان فلسطینی که تعدادی زیادی از آنان محکوم به حبس ابد میباشند و بازگشت آوارگان به منازل تخریب شده میباشد. این ستادهها و دادهها از آنجا که به نفع طرفین است، با تمکین طرفین، اجرائی میشوند. اما در مرحله سوم آتشبس، که عقبنشینی کامل ارتش از نوار غزه وجود دارد، اجرای توافق وابسته به اراده طرف اسرائیلی است. اگر رژیم غاصب نخواهد اجرا کند به این معناست که آتشبس در پایان مرحله دوم تمام میشود و جنگ از سر گرفته میشود. بنابراین اجرای کامل طرح دوحه با ابهام جدی مواجه است.
۴ـ در این توافق از دو موضوع حرفی به میان نیامد، که بسیار مهم بوده و در راستای مصالح و منافع طرف فلسطینی است؛ «آتشبس دائم» و «رفع محاصره غزه». در مذاکرات دوحه و قاهره در مورد این دو موضوع بحث زیادی صورت گرفته و این دو جزء شروط پذیرش آتشبس و آزادی اسرا از سوی حماس بوده است. حماس به درستی معتقد است تضمین رژیم غاصب به پذیرش آتشبس دائمی و موضوع رفع حصار به تنهائی و بدون ضمانتهای دیگر هیچ ارزشی ندارد؛ چرا که این رژیم به هر بهانهای حمله خواهد کرد و محاصره را نیز تجدید میکند. بنابراین حماس در روزهای اخیر از «تضمین بینالمللی» یعنی تضمین توسط شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یک شرط صحبت کرد. آمریکاییها به طور قاطع در مذاکرات گفتهاند ادامه آتشبس را تضمین خواهند کرد و درباره ارسال کمکهای انسانی هم تأکید کردهاند که چندان محل اعتماد نیست. اما آیا واقعاً به تضمین آمریکا و شورای امنیت جای اعتماد وجود دارد؟ آیا اگر اسرائیل بعد از ۸۲ روز یا بعد از ۱۲۴ روز جنگ را از سر بگیرد شورای امنیت یا آمریکا برای توقف آن، اسرائیل را مجازات میکند؟ وقتی بایدن با صراحت گفته است اسرائیل باید عملیات علیه مردم را به عملیات علیه حماس تبدیل کند، چه اعتمادی به تضمین او وجود دارد؟
۵ـ اما به آنچه در بند ۴ ذکر شد از منظر دیگر هم میتوان نگاه کرد و آن «قدرت مقاومت» است. میتوان گفت همان مقاومت که رژیم غاصب را پس از پنج ماه مخالفت (از اواسط آذرماه) به پذیرش واداشته است، همان میتواند مانع از سرگیری جنگ و در صورت از سر گرفته شدن جنگ، مانع به نتیجه رسیدن اسرائیل در جنگ شود. بنابراین اگرچه آمریکاییها با تأکید زیاد روی این موضوع که جنگ در پایان سه دوره آتشبس، دوباره از سرگرفته نخواهد شد، صحبت کردهاند اما اتکاء مقاومت به تواناییهای خود است. همان توانایی که ارکان اسرائیل را به وحشت انداخته است. همان که چند روز پیش، «بن کاسپیت» در معاریو نوشت «در مقابل فلج شدن ارتش اسرائیل، حماس بازوها و ابزارهای زیاد و درهم تنیدهای در اختیار خود دارد. ارتش اسرائیل از خانیونس خارج میشود، حماس به خانیونس بازمیگردد؛ ارتش اسرائیل مرکز نوار غزه را ترک میکند، حماس در این مناطق پدیدار میشود تا بدین شکل شاهد از هم پاشیدگی دستاوردهای ارتش اسرائیل باشیم.»
۶ـ در نهایت همانطور که رژیم صهیونیستی در بحبوحه بحث آتشبس و توافق، حمله زمینی به رفح را شروع کرد میتوان گفت اعتمادی به سرانجام رسیدن توافقات دوحه وجود ندارد بهخصوص که رژیم اسرائیل حتی پس از تکمیل حملات به رفح، خود را در وضعیت بازنده میبیند. در این بین اگر توافق کاملاً اجرائی شود، دو مشکل اساسی برای دو طرف بر زمین مانده است؛ ابقاء مقاومت مسلحانه برای اسرائیل و عدم رفح حصار برای مقاومت. در واقع تلاش دوطرف برای تحقق مهمترین خواسته خود ادامه مییابد و این یعنی با فرض تحقق بعضی از خواستههای طرفین، ماده نزاع برجای مانده است. واقعیت این است که تا زمانی که غرب به حقوق فلسطینیها به عنوان یک ملت که مهمترین آن حق حاکمیت است، تمکین نکند و سرزمین فلسطین به شرایط پیش از قیمومیت انگلیس و پیش از اشغال اسرائیل بازنگردد، مقاومت توأمان مسلحانه و مدنی برای آزادسازی این سرزمین ادامه پیدا میکند.